درود و شب چله یا همون یلدایتون فرخنده و شادباش : با شما موافقم که با هرگونه تجاوز به دیگری در طول تاریخ چه دیگران بما و چه ما به دیگران محکومه و کاریست غیر انسانی و غیر اخلاقی و با هر بهانه ایکه باشد ، و هرگز  در حالت کلی انسانها در هر جغرافی که باشند از هر قوم و طایفه ای و نژادی در عالم طبیعت و افرینش یک سانند و ارزش انسانی دارند حال اگر ظلم و تجاوز بهشون بشه شرم اوره و چه اونها ظلم و تجاوز بکنند  باز هم شرم اوره! مگر اونیکه توی خیابانهای خودمون زورگیری می کنه چون ایرانیه قابل گذشته!؟ خیر اون هم محکومه ، و بعقیده من هر فردی به هر فرد دیگری ظلم و به حقوقش تجاوز می کنه محکومه چه خودی باشه و چه غریبه چه هم وطن باشه و چه خارجی جنایات و تجاوز از هر فردی حتی از خانواده خودمون هم که باشه شرم اوره شاید شرم اورتر هم باشه مگر کم شنیدیم که برلادر حق برادر را خورده و یا برادرهای بزرگتر در حق کوچکترهای یتیم حق کشی کردند!؟ تجاوز عرب اروپایی چنگیز تیمور روسها ترکها و... هیچ فرقی با هم ندارد مگر اقا محمدخان قاجار کم چشم مردم کرمان و... را دراورد از نظر مردم کرمان که ظلم شد چه فرقی می کنه که ظالم وطنی باشه یا عرب یا چنگیز مغول یا استثمارگران انگلیسی و... زیاد نوشتم  امیدوارم خرد همراهمون باشه و انصاف و عدالت ممکنه و نسبی را از دست ندهیم

سلام فرهاد جان ، اين شب فرخنده را به شما و خانوده اتان شادباش مي گويم

به نكات قابل توجه و قابل بحثي اشاره كردي ،  دو بار اون رو خوندم ، منتظر دوميش هستيم و سپاس از مطلبت

یلداتون مبارک

مطالبی که اینجا پست میکنی فوق العاده است

من که شاید دوبار بخونم از بس واسم جذابه

بهت تبریک میگم

و پیشاپیش یلدات مبارک

همه لحظه های پایانی پاییزت ، پر از خش خش آرزوهای قشنگ
یلدا مبارک

khodaye har kas be bozorgie kherade ust

دو قدم مانده به یلدا

به شبی خاطره انگیز و بلند.........به سپیدی .........به زمستان..........

و اناری که دلش قصه ی یک رنگی هاست.

قابل توجه کسانی که با اتش گرفتن مدرسه و یا هر نوع مشکل دیگری که پیش میاد و البته همگی ما متاثر و متاسفیم از این بابت اما اعتراض داشتند برای پولی که صرف ساخت ضریح اقا امام حسین ع شده ...
.
.
.
.
.
بشنوید از چگونگی برخی از نذورات مردم برای ساخت این ضریح، «محمود پارچه‌باف» مدیر پروژه ساخت ضریح امام حسین(ع) به نمونه‌هایی از هزاران نمونه ارادت مردم به ضریح جدید امام حسین(ع) اشاره می‌کند و به خبرنگار «تکیه خبر» خبرگزاری فارس می‌گوید:



*ندایی که یک تهرانی را به کارگاه ضریح جدید امام حسین(ع) می‌کشاند

یک خانم تهرانی در خواب می‌بیند که در مکانی ضریح امام حسین(ع) ساخته می‌شود -او بی‌خبر از ساخت ضریح بود- و کسی به او می‌گوید: نمی‌خواهید در این کار شراکت کنید و شریک شوید، از خواب بلند می‌شود و برای شوهرش تعریف می‌کند، همسرش به او می‌گوید لابد کار خوبی انجام داده است.

یک هفته از آن موضوع می‌گذرد تا اینکه شبکه دو سیما گزارشی از روند میزان کار ساخت ضریح امام حسین(ع) را پخش می‌کند، خانم در آشپزخانه بوده، همسرش به محض اینکه چنین گزارش را می‌بیند، می‌گوید: خانم آن خوابی که دیدید، تعبیر شد.

وقتی به تصاویر نگاه می‌کند می‌بیند دقیقاً همان چیزی است که در خواب دیده است، وقتی به ما زنگ زد، از شدت گریه نمی‌توانست کنترل کند، بلافاصله با همسرش به قم آمد و النگوها و همه زیور آلات خودش را تقدیم کرد و از ما قول گرفت که مستقیماً در ساخت ضریح استفاده شود که چنین هم شد.

*ماجرای دستفروش و بیمه‌نامه حسین(ع)

پارچه باف ماجرای دیگری را درباره دستفروشی به نام «مش قاسم» تعریف می‌کند و می‌گوید: یک روز در قم یک دستفروش به نام «مش قاسم» با یک پراید تصادف می‌کند، به طوری‌که به هوا پرت می‌شود و بعد به شدت پخش بر زمین می‌شود، افرادی که این صحنه را مشاهده می‌کنند به گمان اینکه فرد مرده است به سمت او می‌روند، اما در کمال تعجب می‌بینند «مشهدی قاسم» سالم است و زخمی بر نداشته است، در‌حالی که شیشه پراید خرد شده بود.

وقتی «مش قاسم» حیرت حضار را می‌بیند، برگه‌ای را نشان می‌دهد و می‌گوید: «من بیمه امام حسین(ع) هستم و این بیمه‌نامه‌ام هست، دیروز مبلغی برای کمک به ساخت ضریح جدید سیدالشهدا دادم، من بیمه آقام هستم!».


لطفا به اشتراک بگذارید

داداش گلم با جناب حجاریان موافقم و واقعا عالی بود عالی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ... موفق باشی

درود بر شما .همان خط اول را که خواندم به سرعت نظرم جلب شد .یکی از بهترین مطالب روشنگری بود که تا بحال نوشته شده. موفق باشید